
عکس از وب سایت: سینمای ما
براد پيت متولد 18 دسامبر 1963 بازيگر آمريکايي که بعنوان ستاره در چندين فيلم موفق در اواسط دهه نود ظاهر شده است. از او بعنوان يکي از جذابترين مردان جهان نام برده ميشود و زندگي خصوصياش بطور وسيعي گزارش شده و تا بحال موفق به دريافت جايزه گلدنگلاب و نامزد جايزه آکادمي هم بوده است.
پيت دوران حرفهاياش را با مصاحبههاي تلويزيوني آغاز نمود و نقش دايمي او در شوهاي تلويزيوني دالاس در کانال CBSدرسال 1987 بود. او بعنوان بازيگر اصلي در فيلمهايي در ژانرهاي مربوط به نوجوانان و همچنين جنايي و کمدي و درامهاي خانوادگي ايفاي نقش کرده است. او اولين بار در فيلم «تلما و لوئيز» (ريدلي اسكات-1991) بعنوان يک گاوباز آس و پاس ظاهر شد که توانست از شخصيت جينا ديويس در آن فيلم دلربايي کند و بسيار هم مورد توجه قرار گرفت. اولين نقش عمدهاش در يك فيلم برجسته و مهم با عنوان «مصاحبه با خونآشام» در سال 1994 بود. بازي خيرهكننده او در 2 فيلم جنايي و علمي تخيلي «هفت» و «12 ميمون» بسيار مورد استقبال قرار گرفت و منجر به دريافت جايزه بهترين بازيگري شد. سال 1999 پيت در فيلم «باشگاه مبارزه» با به تصوير کشاندن نقش تايلور دردن خشن ولي داراي موهبتها و قابليتهاي بسيار بالاي ذهني توانست شهرتي دو چندان پيدا کند. از آن به بعد جايگاه خويش را بعنوان يک بازيگر برجسته بارزتر کرد، و بعد هم موفقيتهاي بزرگ تجاري در فيلمهايي همچون «11 يار اوشن»، «جاسوسبازي»، «تِروي» و يک فيلم جاسوسي کمدي رمانتيک در فيلم «آقا و خانم اسميت» و «بعد از خواندن بسوزان» کسب نمود.
رابطه بسيار مقطعي او با بازيگر زن گوئينت پالترو و ازدواجش با جنيفر آنيستون (2005-2000) برايش بسيار حاشيهساز بود و هم اکنون هم با آنجليا جولي زندگي ميکند. پيت و جولي داراي 3 فرزندخوانده به نامهاي مادوکس، پکس و زهرا و 3 فرزند اصلي شيلو، ناکس و ويويني ميباشند. او بدليل زندگي پر سر و صدايش با جولي دايماً درگير حواشي در سطح داخلي و بينالملل بوده است.
اوايل زندگي:
پيت در شامني اکلاهاما متولد شد. مادرش جين ريتا مشاور دبيرستان و پدرش ويليام آلوين پيت مالک کمپاني ماشينهاي واگن است. پيت همراه خواهر و برادرش (راگ و جولي نيل) در اسپرينگفيلد در ايالت ميسوري بزرگ شد جايي که بعد از تولد پيت خانوادهاش به آنجا رفتند. همچنان که او بزرگتر ميشد به عنوان يک تعميددهنده جنوبي محافظهکار مشغول به کار شد و سرودههاي کليسا را ميخواند.
بعد از اتمام دوره دبيرستان در سال 1982 وارد دانشگاه ميسوري شد و در رشته روزنامهنگاري تحصيل کرد. در سال 1985، دو هفته قبل از دريافت مدرک، دانشگاه را رها کرد و براي گذراندن کلاسهاي بازيگري به کاليفرنيا و لوسآنجلس رفت. در آنجا يک سري شغلهاي متعدد عجيب اختيار کرد. از شوفري فروش سيگار و کمک کردن به يک مولف نمايشهاي تلويزيوني تا پوشيدن لباس جوجه ال پولولوکو تا بتواند هزينه کلاسهاي بازيگري را بپردازد. وقتي که از او درباره تاثير محوري تصميمش که ميسوري را به قصد لوسآنجلس ترک کرد پرسيدند گفت: "من قصد نداشتم از شر چيزي خلاص شوم تا بتوانم به دنياي خودم برسم. قصد هم نداشتم چيزي را پشت سرم رها کنم تا به سوي چيزي ديگري حرکت کنم. نميدانستم وقتي به لوسآنجلس برسم چه خواهد شد حتي از هيجانانگيزترين چيزها در مورد سفر کردن بياطلاع بودم.
2. دوران بازيگري
شروع بازيگري:
وقتي که در لوسآنجلس سخت در سعي و تکاپو بود، شروع به مطالعه و بررسي حرفه بازيگري زير نظر مربي مشهوري به نام روي لاندن کرد. در دسامبر 1987 کارش را با مصاحبههاي تلوزيوني آغاز کرد. حضورش در شوهاي تلوزيوني دالاس در نقش رَندي، دوست شالاني مککان هم تاثيرگذار بود. در طي مصاحبهاي با نشريه پيپل در مورد بازي با مککان گفت: "لحظات بسيار شيرين و به نوعي يک اشتياق بود بخاطر اينکه تا قبل از آن مککان را ملاقات نکرده بودم." شخصيت او در اين نمايش حدود 5 هفته به طول انجاميد. همچنين در سال 1990 در يک درام تلوزيوني کوتاه مدت بنام «روزهاي افتخار» حضور پيدا کرد.
1988 اولين نقش سينمايياش را در فيلم «نيمه تاريک خورشيد» بر عهده گرفت. در اين فيلم او نقش يک پسر جوان آمريکايي را داشت که به همراه خانوادهاش به درياي آدرياتيک در شرق ايتاليا رفته تا بلکه درماني براي بعضي از مشکلات پوستياش پيدا کنند. فيلم در تابستان 1988 در کشور يوگسلاوي جلوي دوربين رفت. بدليل جنگ و ديگر مسايل ديگر مجوز فيلم بعد از 9 سال همراه با بازنويسي تقريباً کلي آن صادر شد. سپس بازيگر فيلم «?Too Young to Die» شد. فيلم در مورد نوجواني ست که متهم به آدمکشي شده و محکوم به مرگ ميشود. پيت (بيلي کانتون) در نقش يک معتاد به مواد مخدر ظاهر شد که جولييت لوييس که زني فراري ست را اغفال ميکند. در يک برنامه مرور هفتگي فيلمهاي تلويزيوني، منتقدي بنام کن تاکر درباره او و نقشش نوشت: "پيت بيشتر مانند جان کاگر ملن کمپ بد طينت بنظر ميآيد .او بسيار ترسناک است."
پيت (در نقش جو مالوني) در «طول جاده» در کنار ورنا مارتين خوش درخشيد. ولگرد و جنايتکار زبردستي که با برادرش که او هم يک جنايتکار سرسخت است همراه ميشود.
پيت توانست با بازي در فيلم «تلما ولوييز» توجه بيشتري در اذهان عمومي به خود جلب کند. او در فيلم نقش يک جاني دمدمي مزاج را داشت که با تلما (جينا ديوييس) آشنا ميشود.
پس از کسب موفقيت در «تلما و لوييز» اين ستاره سينما در فيلمي بنام «جاني سود» به کارگرداني تام ديکليو محصول سال 1991 در کنار کاترين کينز و نيک کيو بازي کرد. او در اين فيلم بعنوان يک خيالباف ديده ميشد که آرزو داشت روزي ستاره مشهور موسيقي راک شود.
براد پس از حضورش در «جهان بيروح» و فيلم «رودخانهاي از آن ميان ميگذرد» ساخته رابرت ردفورد ديگر يک ستاره تمام عيار و كامل بود. در 1993 در فيلم «کاليفرنيا» توانست با جولييت لوييز که در فيلم «?Too Young to Die» هم با يکديگر نقشآفريني کرده بودند مجدداً همبازي شود. او نقش يک آدمکش پريشاناحوال را داشت و لوييز در نقش نامزد سابق پيت بازي ميكرد. پيتر تراورس از نشريه رولينگ استون در بخش نقد فيلم اجراي پيت را يک کار بسيار برجسته ناميد. او همچنين در مورد همکاري پيت و لوييز اين چنين نوشت: "او و لوييز اين مهملگويي را به اندازه کافي به مرحله اجرا ميگذارند تا بتوانند بطور ارزندهاي يک نوع تعليق در بياعتقادي و بيايماني ايجاد نمايند.". در همان سال او جايزه شو دسِت را با عنوان "ستاره مرد آيندهدار"را از آن خود نمود.
موفقيت بحثبرانگيز ابتدايي
او در آن زمان ستاره فيلمهايي همچون «افسانههاي پاييز» و «هفت» هم بود. او با ايفاي نقش در «افسانههاي پاييز» موفق به کسب اولين نامزدي گلدنگلاب در قسمت بهترين نقشآفريني شد.
در فيلم «هفت» پيت (ديويد ميلر) در کنار مورگان فريمن در نقش بازرس پليس در تعقيب آدمکشي خطرناک (کوين اسپيسي) هستند. ريتا کمپلي از نشريه واشنگتن پست در بخش يادداشت فيلم اجراي پيت را مورد تحسين قرار داد و به او لقب "برانگيزنده احساسات"را داد.
پيت سپس در «12 ميمون» (1995) شمايلي از جفري گويينز را به تصوير کشيد و بسيار مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار گرفت و بهترين فروش هفتگي را نيز به خود اختصاص داد. شخصيت او در فيلم بطور ويژهاي مورد تحسين قرار گرفت بطوريکه جنت ماسلين از نشريه نيويورکتايمز نوشت: "با چنين اجراي مهيج و تکاندهندهاي در واقع پيت جفري را با يک خواب مغناطيسي عجيب از جا پراند که بعدها در فيلم بسيار مهم جلوه کرد. پيت موفق شد اولين جايزه گلدنگلوب و اولين نامزدي آکادمي را در قسمت "بهترين بازيگر نقش مکمل مرد" کسب کند.
حضور پيت را ميتوان در فيلم «خوابآلوها» محصول 1996 دنبال كرد. نام و موضوع فيلم اقتباسي ست از رمان لورنزا کارکاترا. او در اين اثر با ستارههايي همچون کوين بيکن و رابرت دنيرو همبازي بود. او سال بعد در کنار هريسون فورد بعنوان تروريست ارتش جمهوريخواه ايرلند در فيلم «متعلق به شيطان» حضور يافت. او در چندين فيلم با لهجه ايرلندي در ظاهر شد.
همان سال در فيلم «هفت سال در تبت» به کارگرداني ژان ژاك آنو در نقش کوهنوردي اتريشي به اسم هنريش هرر ظاهر شد و براي ايفاي اينن نقش مجبور شد همراه ديگر ستاره فيلم يعني ديويد توليس به سفرهايي به کاليفرنيا و رشته کوههاي آلپ براي آموزش کوهنوردي و صخرهنوردي برود. به خاطر موضوع برترينژادي تبتي در اين فيلم دولت چين ورود پيت و توليس را به کشور چين ممنوع کرد.
سال 1998 در فيلم «ملاقات با جو بلک» مرگ را به عنوان يک شخصيت تجسمي در بدن مردي جوان جاي داد تا بتواند معناي انسان بودن را لمس کند. اين اثر باعث شد که پيت يکبار ديگر مانند فيلم «افسانههاي پاييز» با هنرپيشه بريتانيايي، آنتوني هاپکينز بزرگ، همبازي شود.
از 1999 تا 2003
«باشگاه مبارزه» محصول 1999 را ميتوان از جمله موفقترين فيلمهاي دوره حرفهاي پيت برشمرد. او در نقش تايلور دردن که مسئوليت هدايت يک باشگاه مشتزني زيرزميني را بر عهده دارد بازي کرد. فيلم اقتباسي از رمان چاک پالانياک با همين عنوان بود و کارگرداني فيلم را ديويد فينچر، همان کارگردان فيلم «هفت»، بر عهده داشت. در زمان توليد فيلم، فينچر تعبيرش از فيلم را چنين بيان کرد: "بزن بزن و جنگ و دعوا در اين مکان، لزوماً بدين معنا نيست که تعرض و پرخاشگري درون خود را بر سر فرد ديگري خالي کنيم. هدف اين است که به اين مکان وارد شويم تجربه کنيم و مشتهايمان را بطور قابل ملاحظهتري رها کنيم و بعد متوجه ميشويم که چگونه با حالتي دگرگونشده از اين مکان بيرون ميرويم".
«باشگاه مشتزني» براي نخستينبار در فستيوال بينالمللي فيلم ونيز در معرض تماشاي عموم گذاشته شد. به محض اکران فيلم نظرات موافق بسياري را بخود جلب کرد. همچنين اجراي پيت بسيار مورد توجه واقع شد. در نشريه ورايتي منتقدي بنام ديويد روني در يادداشتهاي خود نوشت: "پيت متين داراي موهبتي الهي و از لحاظ جسماني پويا ست".
بدنبال موفقيت در فيلم «باشگاه مبارزه» پيت در نقش يک مشتزن کولي ايرلندي در فيلمي گانگستري بنام «قاپزني» در کنار بازيگراني همچون جيسون استاتام، ويني جونز، بنيسيو دلتورو و به کارگرداني گاي ريچي حضور داشت. فيلم راجع به يک کشتي مخصوص دزدان دريائي بود که الماسهاي سرقترفته را حمل ميکرد، و پيت در اين ميان بعنوان يک احاطهکننده در جلوي مافياي روسي و آمريکائي و آن ارواح تيره و تار حاضر ميشود. و ما در اينجا به وضوح تغيير لهجه ايرلندي او را در فيلم «متعلق به شيطان» به لهجهاي رسا و قابل فهم در اين فيلم شاهد هستيم. او براي ادامه يک سري از مهارتهاي مشتزني در باشگاه ريکي در واتفورد آموزههاي بسياري را کسب نمود.
در سال 2001 پيت و جوليا رابرتز «مکزيکي» را که يک کمدي رمانتيک بود تجربه کردند. نقش بعدي او در فيلمي با موضوع جنگ سرد اما مهيج به نام «جاسوسبازي» بود که در اين فيلم رابرت ردفورت در نقش يک مربي و مشاور او را ياري کرد. همچنين در 2001 پيت (راستي رايان) در بازسازي فيلم «يازده يار اوشن» با حضور رت پک در دهه 60 ايفاي نقش کرد. او به همراه جرج کلوني، مت ديمون و اندي گارسيا در اين فيلم پرستاره استيون سادربرگ ظاهر شدند. راجر ابرت درباره فيلم نوشت: "لحن گفتاري براد پيت بسيار زيباست". او در فيلم انيميشني «افسانههاي هفت دريا» محصول 2003 صداي سندباد اين قهرمان کارتوني کوچک را بر عهده گرفت.
از 2004 تا اکنون
در سال 2004 دو فيلم «دوازده يار اوشن» و فيلم حماسي «تِروي» بر گرفته از ايليادِ هومر که آشیل قهرمان را به تصوير ميکشيد بازي کرد. قبل از آغاز فيلم براي اجراي اين نقش يک دوره آموزش 6 ماه شمشيربازي را طي کرد، و در زمان توليد فيلم تاندومهاي پايش صدمه ديد و ساخت فيلم را به مدت چند هفته به تعويق انداخت. ميک لازال از نشريه سانفرانسيسكو كِرانيكِل در نقد «تِروي» در مورد اجراي پيت به او لقب "آهنربا" را داد. در فيلم سال 2005، «آقا و خانم اسميت» به کارگرداني داگ ليمان با بازيگري پيت (آقاي اسميت) و جولي (خانم اسميت) سرآغاز آشنايي اين دو شد. داستان راجع به زوج ملول و رنجيدهخاطري ست که متوجه ميشوند هر دوي آنها قاتلان سري هستند. فيلم به دليل رابطه خاص و كنش و واكنشهاي عجيب و غريب اما ديدني اين دو عنصر سرد، خشن و بيروح بسيار مورد استقبال و تمجيد قرار گرفت. مجله استار تريبيون به اين نکته اشاره کرد که: "زمانيکه احساس ميشود داستان بر حسب يک سِري اتفاقات معمولي پيش ميرود فيلم بطور جمعي همه را شيفته خود ميکند. انرژي انفجاري موجود در اين دو ستاره اين کيمياگري را بر روي پرده سينما ميکشاند". فيلم با درآمدي بالغ بر 478 ميليون دلار يکي از پرفروشترينهاي 2005 لقب گرفت.
تنها فيلم پيت در سال 2007 «بابل» به کارگرداني الخاندرو گونزالس ايناريتو بود که در کنار کيت بلانشت حضور يافت. فيلم از لحاظ کارگرداني و حضور بازيگراني همچون پيت، بلانشت و گائل گارسيا برنال نظرات مثبتي را بخود جلب نمود. ويليام آرنولد از استيل پست بر اين نکته اشاره کرد که اجراي پيت باورنکردني بود و به فيلم ظاهر و قابليت ديدن ميدهد. فيلم در مجموع نامزد هفت جايزه آکادمي و گلدنگلوب شد که يکي از نامزديهاي مربوط به پيت به عنوان "بهترين بازيگر نقش مکمل مرد" ميشد.
او (راستي ريان) در سومين فيلم اوشن بنام «سيزده يار اوشن» هم حضور يافت. در پايان اگرچه به اندازهء دو فيلم اول پر سود نبود اما فروش بينالمللي آن در حدود 36 ميليون دلار رسيد. او نقش اول فيلم «ترور جيسي جيمز به دست رابرت فورد بزدل» به کارگرداني اندرو دومينيک را بر عهده گرفت. اگرچه توليد فيلم در سال 2005 بود اما مجوز اکران آن در اواخر سال 2007 داده شد. در طول ساخت فيلم تصويرش از اين شخصيت را چنين بيان ميکند: "اتفاقاتي که تا به حال رخ داده تمام چيزهائي است که او بخاطرش به شهرت رسيده و همه افراد گروه يا مردهاند يا پشت ميلههاي زنداناند. برادرش رفته و او دسته تبهکاران را رها کرده و تنهاي تنهاست. مهمتر از همه اينکه او دچار يک جنون اخلالگري ميشود که او را بطور جدي از پا در ميآورد". اجراي موفق پيت جايزه بهترين بازيگر مرد شصت و چهارمين فستيوال بينالمللي فيلم ونيز را برايش به ارمغان آورد. اگرچه پيت در اين فستيوال حضور داشت اما بدليل هجوم يکي از طرفداران ديوانه بسوي او مجبور شد قبل از دريافت جايزه سريعاً آنجا را ترک کند و فستيوال هم نتوانست اين جايزه را به او برساند تا اينکه در فستيوال سال بعد آن را دريافت کرد.
اولين همکاري پيت با برادران کوئن (جوئل و اِتان) در کمدي سياه و تلخ «بعد از خواندن بسوزان» در سال 2008 بود. اين فيلم نظرات مثبتي را دريافت کرد .آندرو پولور از نشريه گاردين فيلم را "يک جراحت سخت که بطور ماهرانهاي يک کمدي جاسوسي را طرحريزي کرد" ناميد. بعد از اين فيلم مجدداً پيت به همبازي خود کيت بلانشت در فيلم «بابل» و کارگردان «باشگاه مبارزه» ديويد فينچر ملحق شد و چهارمين نامزدي جايز? گلدن گلاب براي بازي در اين فيلم هم نصيبش شد.
پيت دو نقش سينمائي جديد که در فهرست توليد قرار دارد را بر عهده خواهد گرفت. توليد فيلم «حرامزادههاي لعنتي» از کوئنتين تارانتينو اکتبر 2008 در کشور آلمان آغاز شده. فيلم راجع يک جنگجوي آمريکائي (پيت) است که در مقابل نازيهاي آلمان که کشور فرانسه را در اشغال خود قرار دادهاند در حال مبارزه است. فيلم بايد منتظر بماند تا در سال 2009 مجوز پخش بگيرد. سپس قرارداد فيلم «Lost City of Z»را امضاء کرده که بعنوان يک جستجوگر بريتانيائي در حال تحقيق دربارهء تمدن اسرارآميز آمازوني است. همچنين در 2009 قصد دارد در فيلم داستاني «درخت زندگي» به کارگرداني ترنس ماليک در کنار شون پن بازي کند.
فعاليتهاي ديگر
پيت در تبليغات تجاري که براي بازارهاي آسيائي در نظر گرفته شده بود مانند تبليغ محصولات لباسهاي جين ادوين و همچنين در تبليغات تجاري مارک هينکن که در سال 2005 بر روي آنتن رفت حضور يافت.
پيت همراه با جنفير آنيستون و کمپاني فيلم پارامونت پيکچرز يک کمپاني توليد فيلم بنام Plan B را در سال 2002 تاسيس کردند. اين کمپاني توليد بعضي از فيلمهاي سال 2005 را بر عهده گرفت.
در پي وقوع توفان کاترينا در سال 2006 در منطقه نيواورلئان پيت گروهي از معماران حرفهاي را دور هم جمع کرد تا بتوانند طرح پروژهاي که پيت آن "درست بسازيم" نام نهاد را آغاز نمايند. يک سري کمکهاي مالي و ساخت 150 خانه جديد در نيواورلئان را با همين گروه اجرا کردند. پيت و شخص خيري به اسم استيو بينک هر کدام مبلغ 5 ميليون دلار وقف اين پروژه انساندوستانه کردند.
در رسانهها
درسال 1993 پيت از ديد نشريهء امپاير بعنوان يکي از 25 ستاره جذاب تاريخ سينما انتخاب شد. همچنين دو مرتبه در سالهاي 95 و 2000 بوسيلهء نشريه پيپل به عنوان جذابترين هنرپيشهء مرد برگزيده شد. در مراسم ساليانهء فوربس از پيت اينگونه نام برده شد که"با استفاده از قدرت ستاره بودنش ميتواند باعث شود که مردم فضاها و ماجراهائي را ببينند که معمولاً دوربينهاي فيلمبرداري آنها را از دست ميدهد".
سال 2004 پيت از کمپ دانشگاه ميسوري ديدن کرد تا دانشجويان را براي رای دادن در انتخابات رئيسجمهوري همان سال تشويق نمايد که آن موقع از جان کري حمايت ميکرد. مجدداً در همان سال در يک مجمع عمومي در مورد سرمايهگذاري بر روي يک سري تحقيقات معاف از ماليات در زمينهء سلولهاي بنيادي نارس که شبيهسازي و تخريب سلولهاي رشد نکردهء انساني را در برداشت سخناني را ايراد نمود و گفت: "بايد اين اطمينان را حاصل نمائيم که راههايي را براي بهترين و هوشمندترين افراد که توان عبور از آن را دارند خواهيم گشود که قادر باشند راههاي درمان بيماريها را کشف نمايند که در حقيقت آنها هم بر اين باورند که توان انجام چنين امر خطيري را دارند." او همچنين سازماني را در کاليفرنيا مورد حمايت خود قرار داد که در آن دولت فدرال آمريکا سرمايههايي را بر روي اين تحقيقات اختصاص داد که در اين بررسيها از انواع مختلف سلولهاي بنيادي و سلولهاي بنيادي رشد نيافتهء بزرگسالان استفاده ميکردند.
در دسامبر 2006 در تصويري از او در موزه هنري ونيتي فير بطور باشکوهي نشان داده شد. او در عکسي آبي رنگ که در آن بجز يک شورت مخصوص بوکسورها و يک جفت جوراب چيزي به تن نداشت و در دستش يک اسلحه بود و بنظر ميرسيد که سرتا پايش خيس آب است ظاهر شد.
براد پيت، باراک اوباما را در انتخابات رياست جمهوري 2008 حمايت کرد.
زندگي خصوصي
او يکي از طرفداران فهيم و داناي هنر معماري مخصوصاً سبک فرانک لئود رايت است. کمکهاي مالي بسياري به "National Trust"براي حفاظت از آثار تاريخي کرده است.
پيت بازيگر سريال «دوستان» جنيفر انيستون را در سال 98 ملاقات کرد، در تاريخ 29 جولاي 2000 در يک مراسم عروسي در محيطي سربسته در ماليبو با يکديگر ازدواج کردند، در ژانوي? 2005 او و همسرش اعلام کردند که بعد از 7 سال زندگي مشترک تصميم دارند بطور رسمي از يکديگر جدا شوند و 2 ماه بعد آنيستون تقاضاي طلاق کرد که علت آن اختلافات حلنشدني ذکر شد.
وقتي که ازدواجش با آنيستون رو به اتمام بود با ديگر ستاره زن (آنجليا جولي) درگير يک سري حواشي شدند که در آنجا جوليا بعنوان "زن ديگر" بيشتر به خاطر فيلم آقا و خانم اسميت مورد خطاب قرار گرفت در حاليکه هر دوي آنها (جولي و پيت) وجود هر نوع رابطهاي را تکذيب کردند. با اين وجود اين حدس و گمانها تا سال 2004 و اوايل 2005 ادامه پيدا کرد.
در آوريل 2005 يعني يک ماه پس از تقاضاي طلاق آنيستون، يک سري عکس که شايعهء رابطهء بين پيت و جولي را مورد تصديق قرار ميداد برملا شد. اين عکسها که تصويري از پيت و جولي و پسر جولي (مادوکس) در سواحل کنيا را نشان ميداد به قيمت 500 هزار دلار فروخته شد. در طول تابستان اين دو نفر اغلب اوقات با هم ديده ميشدند.آخرين مدارک طلاق پيت و آنيستون در تاريخ 2 اکتبر 2005 بوسيله دادگاه عالي لسآنجلس تاييد گرديد.
فرزندان
در جولاي 2005 پيت، جولي را در سفر به اتيوپي همراه کرد جائيکه جولي يک دختر 6 ماهه بنام زهرا را به فرزندخواندگي پذيرفت، در دسامر 2005 اعلام شد که پيت درخواست کرده است که هر دو فرزندخواندههاي جولي را قانوناً به فرزندي قبول کند و نام خانوادگي اين بچهها رسماً به جولي-پيت تغيير يافت. در 27 مي 2006 جوليا در طي يک عمل سزارين، دخترش شيلوه نوول جولي-پيترا در ناميبيا بدنيا آورد.
در 15 مارچ 2007 جولي، يک پسر بچه 3 ساله از ويتنام را به فرزندي گرفت و او را پکس تين جولي-پيت ناميد.
در 12 جولاي 2008 فرزندان دو قلوي اين زوج، يک پسر بنام ناکس و يک دختر بنام ويويني در بيمارستان لئون در شهر نايس فرانسه متولد شدند و حق امتياز گرفتن اولين عکسها از ناکس و ويويني به طور همزمان به نشريه پيپل و هلو به قيمت 14 ميليون دلار فروخته شد که گرانترين عکسهايي بود که تا بحال گرفته شده بود که اين پولها به موسسه خيريه جولي و پيت واريز شد.
فيلمشناسي
•1987: No Way Out No Man’s Land,،Cuttig Class و کمتر از صفر
•1990:?Too Young to Die
•1991: در طول جاده، تلما و لوئيز، جاني سود
•1992: برخورد، جهان بيروح، رودخانهاي از آن ميان ميگذرد
•1993: کاليفرنيا،True Romance
•1994: The Favor، مصاحبه با خونآشام، افسانههاي پائيز
•1995: هفت، 12 ميمون
•1996: خوابآلوها
•1997: متعلق به شيطان، نيم؟ تاريک خورشيد، هفت سال در تبت
•1998: ملاقات با جو بلک
•1999: جان مالکوويچ بودن، باشگاه مبارزه
•2000: قاپزني
•2001: مکزيکي، جاسوسبازي، 11يار اوشن
•2002: Full Frontal، اعترافات يک ذهن خطرناک
•2003: سند باد: افسانه هفت دريا، ابي سينگر
•2004: تروا، 12 يار اوشن
•2005: آقا و خانم اسميت
•2006: بابل
•2007: 13 يار اوشن، ترور جسي جيمز بدست رابرت فورد بزدل
•2008: بعد از خواندن بسوزان، مورد عجيب بنجامين باتن
•2009: درخت زندگي، حرامزادههاي لعنتي
منبع: سینمای ما
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر